مباني نظري و پيشينه پژوهش رضایت زناشویی
رضایت زناشویی
ازداوج مقدس ترین و پیچیده ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف است که ابعاد وسیع ، عمیق و هدف های متعددی دارد . بی شک هیچ نابهنجاری عاطفی و اجتماعی که از تأثیر خانواده فارغ باشد وجود ندارد . افلاطون می گفت برای آنکه جمهوری خوب سازمان یابد باید قوانین اصلی آن قوانینی باشد که رابطه زناشویی را سامان بخشد ( دانش ، 1384 به نقل ازاکبری ، 1391 )
اگر جامعه ای از خانواده های سالم و متعادل برخوردار نباشد ، نمی تواند ادعای سلامتی کند . خانواده هایی که در آن زن و شوهر با هم تفاهم دارند و از زندگی احساس رضایت می کنند کارکرد مناسب تری داشته و نقش خود را بهتر ایفا می کنند . رضایت زناشویی یکی از عوامی پیشرفت و دست یابی به اهداف زندگی است ( بخشی و همکاران ، 1386 ). رضایت زناشویی عبارت است از وجود یک رابطه دوستانه همراه با حس تفاهم و درک یکدیگر ، وجود یک تعادل منطقی بین نیازهای مادی و معنوی زوجین . رضایت زناشویی در خانواده مهمترین رکن سلامت روانی افراد خانواده است ( کجباف ، 1383 ).
رضایت زناشویی نشانگر استحکام و کارایی نظام خانواده است . خانواده و جامعه سالم از پیوند های آگاهانه و ارتباط سالم و بالنده زوجین شکل می گیرد . چنانچه پایه خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد تبعات منفی آن نه تنها برای خانواده بلکه برای کل جامعه خواهد بود ( ابراهیمی ، 1387 ). رضايت زناشویی کیفیتی است که از عوامل متعدی تاثیر می پذیرد از جمله : عوامل روانی - شخصیتی ، اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی . در میان مجموعه ی این عوامل تعامل زناشویی گاه از عواملی نظیر بیماریهای جسمانی و وضعیت حاد زیستی تاثیر می پذیرد و موجب می شود فرد نیازی فزاینده برای تکیه کردن به همسر خویش در انجام مسائل خود احساس کند . این پدیده قطعا " احساس دلتنگی و به دنبال ان هیجان پذیری و برافروختگی سریع را به بار خواهد آورد . از آنجا که رابطه ی جسم و روان رابطه ای متقابل و دوسویه است ، قطعا " در اغلب موارد اختلال در عملکرد زیستی - فیزیولوژیکی بر تعادل روانی و تعامل اجتماعی تاثیر مخرب خواهد داشت . در مورد روابط خانوادگی ، این وضعیت موجب درک نکردن طبیعت و وضعیت روان شناختی همدیگر می شود . در چنین شرایطی تصمیم گیری و قضاوت تحت تاثیر احساس خواهد بود نه خرد و در نتیجه بعضا " بروز مشاجرات و اختلافاتی در روابط زوجین به بار خواهد آورد . بنابراین در نظر گرفتن وضعیت جسمانی و شرایط فیزیولوژیکی همسران در چهارچوب تعاملات زناشویی ، اهمیت داشته و بررسی و توجه بیشتری را ایجاب می کند ( دنفورث ، 2004 به نقل ازاکبری و همکاران ، 1391 ).
مفاهیم نظری رضایت زناشویی
از نظر اسپانیر و لیوایس رضايت زناشويي حالتي از رضايت مندي در ازدواج است كه به وسيله ي ادراك درون فردي ( واكنش تجربه شده دروني ) يا يك ادراك بين شخصي ( سازش بين